Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: احكام محرّمات احرام

احكام محرّمات احرام

1. شكار حيوان صحرايى كه وحشى باشد

(مسئله 74) در حال احرام شكار كردن حيوان وحشى صحرايى و كمك كردن به صيّاد در صيد آن، حرام است چه صيّاد در حال احرام باشد يا نباشد.

(مسئله 75) خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است، و اگر محرم صيدى را ذبح كند، در حكم ميته خواهد بود؛ امّا ذبح و خوردن گوشت حيوانات اهلى مثل مرغ خانگى، گاو و گوسفند، مانعى ندارد.

(س 76) كشتن ملخ در حال احرام چگونه است؟

ج ـ كشتن ملخ، حرام، بلكه مواظبت نمودن به اين صورت كه زير دست و پاكشته نشود، واجب است، و در صورت عدم مراقبت و كشته شدن ملخ، احتياط مستحب آن است كه پنجاه گرم طعام كه تقريباً يك كف مى شود صدقه بدهد.

(س 77) كشتن مگس و مورچه در حال احرام چه حكمى دارد؟

ج ـ حرام است، مگر آنكه موجب اذيّت و آزار باشند، كه براى جلوگيرى از اذيّت به قدر حاجت و ضرورت مانعى ندارد.

2. هر نوع كامجويى جنسى زن و مرد از يكديگر

(مسئله 78) اگر در عمره مفرده پس از فراغت از سعى آميزش كند عمره اش باطل نمى شود، ليكن موجب كفّاره است و كفّاره آن اگر ثروتمند باشد يك شتر، و اگر فقير باشد يك گوسفند؛ و اگر پيش از سعى آميزش كند، احتياط مستحب آن است كه عمره را تمام كند و آن را دو مرتبه به جا آورد.

(مسئله 79) اگر زنى را از روى شهوت ببوسد، كفّاره آن يك شتر است، و اگر بدون شهوت ببوسد، كفّاره آن يك گوسفند است، و احتياط مستحب آن است كه يك شتر كفّاره بدهد؛ ليكن بوسيدن مثل مادر و خواهر از محارم كه از روى محبت و مهربانى است و بوسيدن ارحام مى باشد، مانعى ندارد و جايز است.

(مسئله 80) كسى كه از احرام در آمده است، اگر همسر خود را كه در حال احرام است ببوسد، مانعى ندارد، و بر زن هم اگر از خود اختيارى نداشته باشد چيزى نيست.

(مسئله 81) اگر مُحرم همسر خود را با شهوت لمس كند يا با او بازى كند و منى از او خارج شود، مرتكب حرام شده و بنا بر احتياط واجب يك شتر كفّاره بدهد، اگر چه كفايت گوسفند خالى از قوّت نيست، و اگر منى خارج نشود، كفّاره آن يك گوسفند است.

(مسئله 82) جايز است مُحرم بدن زن خود را بدون شهوت لمس كند يا مثلاً او را براى سوار شدن يا پياده شدن در بغل بگيرد.

(مسئله 83) اگر مُحرم با شهوت به همسر خود نگاه كند و منى از او خارج شود، مرتكب حرام شده و مشهور آن است كه يك شتر كفّاره دارد، ولى اگر بدون شهوت به همسر خود نگاه كند، اشكال ندارد.

(مسئله 84) اگر مُحرم عمداً به غير از زن خود نگاه كند و منى از او خارج شود، مرتكب حرام شده و احوط آن است كه اگر مى تواند يك شتر كفّاره بدهد؛ و اگر نمى تواند يك گاو، و اگر آن را هم نمى تواند، يك گوسفند كفّاره بدهد.

3. عقد كردن

(مسئله 85) بر مُحرم جايز نيست در حال احرام براى خود زن بگيرد يا زنى را براى ديگرى عقد نمايد، چه عقد دايم باشد يا موقت، و شخص ديگر در حال احرام باشد يا نباشد، در تمام اين صُور عقد باطل است.

(مسئله 86) شاهد شدنِ محرم براى عقد جايز نيست، اگرچه عقد براى غير محرم باشد، و شهادت بر عقد، اگرچه در حال احلال، شاهدِ آن عقد شده باشد احتياط در ترك آن است هر چند جايز بودن آن، خالى از قوت نيست.

(مسئله 87) اگر مُحرم زنى را در حال احرام با علم به مسئله (جايز نبودن) براى خود عقد كند، آن زن بر او حرام دائمى مى شود.

4. استمناء

يعنى انجام كارى كه موجب خروج منى از انسان شود، خواه با دست باشد يا غير آن. پس اگر منى خارج شود، كفّاره آن يك شتر است، و احتياط واجب آن است كه در مواردى كه جماع موجب بطلان است، استمناء نيز موجب بطلان باشد.

5. استعمال بوى خوش

(مسئله 88) استعمال چيزهاى خوشبو، مانند مُشك و زعفران و عود و كافور و عنبر، بلكه مطلق عطر از هر قسم كه باشد، حرام است، به خوردن باشد يا بوييدن يا ماليدن به بدن يا لباس.

(مسئله 89) پوشيدن لباسى كه از قبل اثرى از بوى خوش در آن مانده باشد، براى مُحرم حرام است.

(مسئله 90) اگر محرم به پوشيدن لباس يا خوردن غذايى كه بوى خوش مى دهد اضطرار پيدا كند، بايد جلوى بينى خود را بگيرد كه بوى خوش به آن نرسد.

(مسئله 91) از گلها يا سبزيهايى كه بوى خوش دارند، بايد اجتناب كند، مگر بعضى از انواع آن كه صحرايى است، مثل بومادران و دِرْمَنِه و خَزامِى كه مى گويند از خوشبوترين گلهاست؛ و احتياط مستحب آن است كه از خوردن و استعمال دارچين و زنجبيل و هِل و امثال آنها نيز اجتناب كند، گرچه اقوى حرام نبودن آنهاست.

(مسئله 92) از ميوه هاى خوشبو، مانند سيب ، بِه و پرتقال اجتناب لازم نيست و خوردن و بوييدن آنها مانعى ندارد، ليكن احتياط آن است كه از بوييدن آنها، حتى در حال خوردن اجتناب كند.

(مسئله 93) استفاده كردن از صابون و بعضى از شامپوهاى خوشبو و معطّر و خمير دندان كه داراى بوى خوش هستند، بايد اجتناب نمود و استفاده از آنها براى محرم حرام است، آرى، اگر بوى خوش آنها بسيار ناچيز باشد كه نگويند بوى خوش دارد استفاده از آنها مانعى ندارد.

(مسئله 94) خريد و فروش عطريّات و نگاه كردن بر آن در حال احرام اشكال ندارد، ليكن نبايد آنها را براى امتحان استشمام كند يا از آنها استفاده نمايد كه حرام است.

(مسئله 95) بنا بر اقوى، كفّاره استفاده از بوى خوش، يك گوسفند است.

(مسئله 96) اقوى براى محرم حرمتِ گرفتن بينى از بوى بد است ولى تند رفتن براى رهايى از بوى بد، مانعى ندارد.

(مسئله 97) مشهور آن است كه استفاده از خَلوق كعبه (آن چيزى كه كعبه را با آن خوشبو مى كنند) و همچنين از عطرى كه كعبه را خوشبو مى كنند گرچه خلوق نباشد، حرام نيست.

(س 98) گرفتن جلوى بينى از غبار و دود ماشين و هواى آلوده براى كسى كه ناراحتى تنفّسى و درد سينه دارد، در حال احرام چه حكمى دارد؟

ج ـ گرفتن جلوى بينى و دهان از امور مذكور مانعى ندارد، آرى، گرفتن بينى از بوى بد، حرام است، ليكن به سرعت حركت كردن براى فرار از بوى بد، مانعى ندارد.

(س 99) بعض از انواع سيگار و توتونهاى پيپ، داراى بوى خوش هستند، آيا استعمال آنها در حال احرام جايز است؟

ج ـ اجتناب از بوى خوش مطلقاً لازم است، و افرادى كه در حال احرام هستند و عادت به كشيدن سيگارهايى دارند كه داراى بوى خوش است، بايد از آن اجتناب كنند و حرام است.

(س 100) آيا براى جلوگيرى از ورود هواى كثيف به بينى، جايز است محرم از ماسك دوخته شده استفاده كند؟

ج ـ اگر مستلزم جلوگيرى از بوى بد باشد، حرام است، و نسبت به زنان اگر مانع از ظهور و آشكار بودن صورتشان مى شود، مطلقاً حرام است، چون احرام زن در صورت آنها و ظاهر بودنش مى باشد.

6. سرمه كشيدن

(مسئله 101) بر مُحرم چه زن و چه مرد، حرام است سرمه كشيدن به سرمه سياهى كه معمولاً براى زينت استعمال مى شود، هر چند قصد زينت نكند؛ و احتياط واجب اجتناب از مطلق سرمه اى است كه در آن زينت باشد، و اگر بوى خوش داشته باشد، بنا بر اقوى حرام است.

(مسئله 102) اگر مُحرم احتياج به سرمه كشيدن داشته باشد، مثلاً براى معالجه چشمش باشد، مانعى ندارد.

(مسئله 103) در سرمه كشيدن كفّاره نيست، ولى اگر در سرمه بوى خوش باشد، كفّاره آن بنا بر اقوى يك گوسفند است.

7. نگاه كردن در آينه

(مسئله 104) نگاه كردن در آينه بر مرد و زن در حال احرام، اگر براى زينت باشد، حرام است؛ امّا نگاه كردن مُحرم به اجسام صاف و صيقل داده شده كه عكس انسان در آن پيداست، اشكال ندارد، مگر آنكه براى زينت باشد، كه حرمت آن خالى از وجه نيست.

(مسئله 105) اگر در اتاقى كه شخص مُحرم سكونت دارد، آينه باشد و مى داند كه گاهى چشم او بى اختيار به آن مى افتد، ظاهراً اشكال ندارد، ليكن احتياط آن است كه آينه را بردارد يا چيزى روى آن بيندازد.

(مسئله 106) نگاه كردن به آينه كفّاره ندارد، ليكن مستحبّ است كه بعد از نگاه كردن لبّيك بگويد.

(مسئله 107) نگاه كردن به دوربين عكاسى در حال عكس گرفتن در حال احرام، اشكال ندارد، چون معلوم نيست كه به آينه نگاه مى كند، بلكه اگر معلوم هم باشد چون به قصد زينت نيست، جايز است.

8. فسوق

(مسئله 108) در قرآن، فسوق از محرّمات است، ولى حرمت آن در حال احرام شديدتر است، و آن اختصاص به دروغ گفتن ندارد، بلكه فحش دادن و به ديگران فخر كردن نيز فسوق است. در فسوق كفّاره نيست، فقط شخص بايد استغفار كند و مستحبّ است چيزى كفّاره بدهد، و اگر گاو ذبح كند، بهتر است.

9. جدال

(مسئله 109) جدال كه همراه قَسَم خوردن به كلمه «لا وَالله» يا «بَلى والله» باشد، در حال احرام حرام است، خواه قَسَم راست باشد يا قَسَم دروغ، و فرق نمى كند مُحرم مرد باشد يا زن.

(مسئله 110) اگر قَسَم به لفظ جلاله «اللّه» باشد يا مترادف آن مثل «خدا» در زبان فارسى، جدال است؛ و امّا قَسَم به غير خدا، به هر كس باشد، ملحق به جدال نيست و از محرّمات احرام نيست، امّا در مقام ضرورت براى اثبات حقى، يا ابطال باطلى، جايز است مُحرم به لفظ جلاله و غير آن قسم ياد كند.

(مسئله 111) احتياط واجب، الحاق ساير اسماء اللّه به لفظ جلاله است، پس اگر كسى به رحمان و رحيم و خالق قسم بخورد، جدال محسوب مى شود.

(مسئله 112) اگر مُحرم در جدال راستگو باشد، در قَسَم اول و دوم چيزى بر او نيست، بجز استغفار، و در قَسَم سوم بايد كفّاره بدهد، كه يك گوسفند است؛ و اگر در جدال دروغگو باشد، احتياط واجب آن است كه در قَسَم اول يك گوسفند كفّاره بدهد، در قَسَم دوم يك گاو و در قَسَم سوم يك شتر.

10. كشتن حشرات ساكن در بدن

(مسئله 113) بر محرم جايز نيست شپش و يا كك و يا كنه كه از عرق و چرك بدن انسان به وجود مى آيد، با دست يا سمّ يا به وسيله اى ديگر آن را بكشد و يا از بدن و يا لباس خود آن را جدا كند و يا آن را در بدن خود جا به جا كند، مگر آن را به جايى كه امن تر باشد، منتقل كند، و همچنين اين حكم بنابر احتياط واجب در حيواناتى كه از عرق و چرك بدن انسان به وجود نمى آيند ولى در بدن و لباس انسان وجود دارند جارى است .

(مسئله 114) بعيد نيست كه در كشتن يا انتقال دادن جانورانى مثل شپش و كَنِه كفّاره اى بر مُحرم نباشد، گرچه احتياط آن است كه يك كفّ طعام صدقه بدهد.

11. انگشتر به دست كردن به قصد زينت

(مسئله 115) بر مُحرم جايز نيست به قصد زينتْ انگشتر دست كند، ولى اگر براى استحباب آن و عمل به مستحب باشد يا براى شمردن شوطهاى طواف و يا براى استفاده از خواصّ نگين باشد، اشكالى ندارد.

(مسئله 116) احتياط واجب آن است كه مُحرم براى زينت حنا و امثال آن را نبندد، بلكه اگر زينت باشد، ولو قصد نكند، احتياط در ترك آن است، بلكه حرمت آن در هر دو صورت خالى از وجه نيست.

(مسئله 117) اگر قبل از احرامْ حنا يا امثال آن را ببندد، چه به قصد زينت باشد يا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند يا نماند، مرتكب حرام نشده، ولى احتياط مستحب در ترك است.

(مسئله 118) عينك زدن و استفاده از ساعت اگر براى زينت باشد، در حال احرام حرام است و اگر براى زينت نباشد، مانعى ندارد.

12. روغن ماليدن به بدن

(مسئله 119) شخص مُحرم، نبايد در حال احرام بدن خود را روغن مالى كند، هر چند آن روغن بوى خوشى نداشته باشد؛ ولى اگر از روى اضطرار يا براى معالجه باشد، مثل پمادهايى كه روى زخمها و تَرَك خوردگيها ماليده مى شود، در صورتى كه بوى خوش نداشته باشد، مانعى ندارد؛ و اگر در روغن بوى خوش باشد، كفّاره آن يك گوسفند است، اگرچه از روى اضطرار باشد.

(مسئله 120) جايز نيست مُحرم پيش از احرام، روغنى كه بوى خوش در آن است و اثرش تا وقت احرام باقى مى ماند استعمال كند، ولى خوردن روغن در حال احرام اگر در آن بوى خوش مثل زعفران نباشد، مانعى ندارد.

(س 121) ماليدن كرمهاى معطّر و غير معطّر آرايشى به دست و صورت در حال احرام چه حكمى دارد؟

ج ـ ماليدن هر نوع كرم به بدن در حكم ماليدن روغن به بدن است كه بر مُحرم حرام است، اگرچه در آن بوى خوش نباشد.

13. ازاله مو از بدن خود يا شخص ديگر

(مسئله 122) بر مُحرم جايز نيست موى سر خود يا كس ديگرى را ازاله كند، خواه شخص ديگر در حال احرام باشد يا نباشد، و در حرمت ازاله مو، فرقى ميان كم و زياد آن نيست، بلكه ازاله يك مو نيز حرام است، خواه ازاله به تراشيدن باشد يا نوره ماليدن يا قيچى كردن، مگر در دو مورد:

1. اگر ازاله مو از روى ضرورت باشد، مانعى ندارد، مثل اينكه وجود مو باعث زيادى شپش و درد سر گردد و يا اينكه مو در پلك چشم روييده باشد و موجب ناراحتى او شود، و يا غير اينها از ضرورتهاى ديگر.

2. اگر در وقت غسل يا وضو، در اثر دست كشيدن به صورت مويى بدون قصد كَنده شود.

(مسئله 123) كفّاره سر تراشيدن براى مُحرم، اگر به جهت ضرورت باشد، دوازده مدّ[1] طعام است كه بايد به شش مسكين بدهد، يا سه روز، روزه بگيرد، يا يك گوسفند قربانى كند، و اگر تراشيدن سر از روى ضرورت نباشد، احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد، و اگر مُحرم از زير هر دو بغل خود ازاله مو كند، كفّاره آن يك گوسفند است.

(مسئله 124) جايز است مُحرم سر يا بدن خود را بخاراند، ولى بايد به گونه اى باشد كه نه خون خارج گردد و نه مويى از بدن او كنده شود. و اگر كسى به سر يا ريش خود، دست بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد، احتياط آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد.

14. بيرون آوردن خون از بدن خود

(مسئله 125) جايز نيست بر مُحرم، چه مرد باشد يا زن، خون از بدن خود بيرون آورد، خواه به خراشيدن باشد يا به مسواك نمودن و يا خون گرفتن.

(مسئله 126) مُحرم مى تواند از بدن شخص ديگرى خون خارج نمايد، مثل اينكه او را حجامت كند يا از او خون بگيرد يا مثلاً دندان او را بكشد.

(مسئله 127) مسواك كردن در حال احرام، اگر بداند سبب بيرون آمدن خون از لثه ها مى گردد، حرام است.

(مسئله 128) تزريق آمپول در حال احرام مانعى ندارد، ولى اگر موجب آمدن خون از بدن مى شود، حرام است، مگر در مورد حاجت و ضرورت.

(مسئله 129) خون از بدن در آوردن، كفّاره ندارد.

(س 130) آيا خون گرفتن از بدن با سرنگ، از مصاديق إدماء محرّم است و در حال احرام، پرهيز از آن لازم است؟

ج ـ پرهيز واجب است و در حال حاجت و معالجه به حكم داشتن عذر موجّه، حرام نيست.

(س 131) آيا مُحرم مى تواند در حال احرام به ديگرى خون بدهد؟

ج ـ جايز نيست، مگر در حال ضرورت.

15. كشيدن دندان خود

(مسئله 132) بنا بر احتياط، مُحرم در حال احرام دندان خود را نكشد، هر چند خون نيايد، و در صورت كشيدن، مرتكب حرام شده و بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفّاره بدهد.

(مسئله 133) كشيدن دندان ديگرى، مانعى ندارد، هر چند خون بيايد.

(س 134) آيا در حال احرام مى توان دندانى را كه شديداً درد دارد كشيد، گرچه باعث خونريزى شود؟

ج ـ اگر درد دندان او را اذيّت مى كند، مانعى ندارد آن را بكشد، ولى بنا بر احتياط كفّاره آن را بدهد و كفّاره آن يك گوسفند است.

16. ناخن گرفتن

(مسئله 135) گرفتن ناخنها در حال احرام، جايز نيست خواه از دست باشد يا از پا. همچنين بر مُحرم جايز نيست بعض ناخن خود را هم بگيرد، مگر آنكه باقى ماندن آنها موجب اذيت شود، مثل اينكه قسمتى از يك ناخن كنده شده باشد يا اينكه قسمتى از يك ناخن بشكند و از باقى ماندن بقيه اش اذيّت شود؛ و فرقى نيست بين آلات ناخن گيرى (قيچى باشد يا چاقو يا ناخن گير)، و احتياط واجب آن است كه به هيچ وجه ازاله ناخن نكند، حتى با سوهان و دندان.

(مسئله 136) گرفتن ناخن توسط مُحرم از غيرمُحرم جايز است؛ همچنين مُحرم مى تواند ناخن مُحرم ديگر را به قصد تقصير بگيرد.

(مسئله 137) اگر در يك مجلس ناخن دستها را بگيرد و ناخن پاها را تا كم تر از ده ناخن بگيرد، يك گوسفند براى همه آنها كافى است (همان گونه كه شهيد در مسالك[2] فرموده است)؛ و همچنين اگر در يك مجلس ناخن پاها را تماماً بگيرد و ناخن دستها را كم تر از ده انگشت بگيرد، يك گوسفند كفايت مى كند.

(مسئله 138) اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسئله در حال احرام ناخنهاى خود را بگيرد، كفّاره واجب نيست.

17. كندن و بريدن درخت و يا گياهى كه در حرم روييده باشد

(مسئله 139) كَندن و بريدن درخت و يا گياه بر همگان چه مُحرم و يا غير مُحرم، چه مرد و يا زن، در حرم حرام است. مگر گياه و درختى را كه خود شخص در منزلش كشت نموده باشد.

(مسئله 140) از محرّمات احرام دو عمل بر تمام افراد در حرم حرام است، خواه مُحرم باشند يا مُحِل، زن باشد يا مرد، 1. شكار حيوان صحرايى كه وحشى باشد؛ 2. كندن يا بريدن درخت و گياهى كه در حرم روييده باشد.

(مسئله 141) از حُرمت كندن و يا بريدن درختان و گياهان، چند مورد استثنا شده است:

1. درختهاى ميوه و خرما.

2. إذْخَر، كه گياه معروفى است.

3. گياهى كه به راه رفتن متعارف قطع شود.

(مسئله 142) بنا بر احتياط، كفّاره كَندن درخت بزرگ، ذبح يك گاو است، و كفّاره كَندن درخت كوچك، يك گوسفند است؛ و اگر مُحرم قسمتى از درختى را قطع كند، اقوى آن است كه قيمت آن را كفّاره بدهد، امّا در قطع گياهان كفّاره آن استغفار است.

18. سلاح در برداشتن

(مسئله 143) حمل سلاح چه به صورت آويزان نمودن بر بدن باشد و يا به صورت پوشيدن و چه به صورت حمل، در غير مورد ضرورت، براى محرم حرام است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. هر مدّ يك چارك (ده سير) است كه هفتصد و پنجاه گرم مى باشد.

[2]. مسالك الافهام 2:484.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org